یکی از موضوعاتی که قیام ۱۵ خرداد ۴۲ نشان داد، این بود که حضرت امام (ره) به عنوان یک شخصیت بزرگ حوزوی و روحانی مورد قبول و پذیرش بخش شایانتوجهی از جامعه بودند و مردم و کسانی که علایق مذهبی و دینی داشتند، حاضر بودند برای ایشان و آزادی ایشان تا پای جان ایستادگی کنند و این موضوع را ثابت کرد که در آن زمان آیت ا... العظمی روح ا... خمینی از یک جایگاه رفیع و عمیق مردمی برخوردار بودند.
مسئله دیگری که در قیام ۱۵ خرداد مشخص شد، حساسیتهای جامعه دینی مذهبی نسبت به مسائل دینی بود؛ یعنی اساس حرکت مردم را علایق و اعتقادات دینی آنها شکل میداد و این هم در حالی بود که رژیم پهلوی برای اسلام زدایی و دین زدایی از ایران، همه تلاش خودش را کرده، اما این قیام نشان داد که تلاشهای رژیم پهلوی نتیجهای نداشته است.
البته در ادامه این مسیر هم رژیم پهلوی تلاش زیادی را در طول پانزده سال بعد از آن واقعه، انجام داد تا بتواند با به کارگیری شیوههای مختلف دین اسلام را در ایران تضعیف کند و فقط وفقط پوستهای از اسلام در کشور وجود داشته باشد که این تلاشها هم با شکست مواجه شد. نکته دیگری که به وسیله قیام ۱۵ خرداد روشن شد، این بود که رژیم پهلوی برای مقابله با اسلام و علمای مجاهد دینی که در رأس آنها حضرت امام (ره) قرار داشتند، شمشیر را از رو بسته بود.
در واقع تا قبل از این واقعه شاید خود حضرت امام (ره) هم از باب نصیحت به رژیم پهلوی این طور میگفتند که شما سرسپرده آمریکا و اسرائیل نباشید، در مسیر منافع ملی کشور خودتان حرکت کنید و در واقع شخص شاه و رژیم را از وابستگی به بیگانه بر حذر میداشتند. اما ماجرای ۱۵ خرداد۴۲ و آن سرکوب شدید مردمی نشان داد که رژیم شاه اساسا نصیحتپذیر و اصلاح پذیر نیست و تصمیم خودش را گرفته است تا در همان مسیر وابستگی به بیگانه حرکت کند.
این یک نقطه عطف بود در تاریخ کشور ما. مردم و شخصیتهای سیاسی و مبارز این را متوجه شدند که مسیر رژیم پهلوی یک مسیر وابستگی و تأمین منافع بیگانه است و از این به بعد تکلیف برای خیلیها مشخص شد و به ویژه بعد از یک سال و چند ماه بعد از واقعه ۱۵ خرداد هم ماجرای کاپیتولاسیون به وجود آمد که اگر کوچکترین شک و شبههای هم در دل بعضیها باقی مانده بود که ممکن است رژیم پهلوی دست از وابستگی به بیگانگان بردارد، آن هم برطرف شد و همه با موضوع کاپیتولاسیون متوجه شدند این رژیم تا مغز استخوان در منجلاب وابستگی و سرسپردگی به آمریکا فرو رفته است و هیچ راه سازشی وجود ندارد.
دیگر یک فصل جدید در تاریخ ایران رقم خورده بود و همه کسانی که به عزت و کرامت مردم ایران فکر میکردند، برایشان مسجل شد که باید در مسیر مبارزه با رژیم قدم بردارند و همین حرکت بود که در سال۵۶ و۵۷ به یک نهضت بزرگ اسلامی و ملی تبدیل شد و ریشه آن رژیم فاسد و سرسپرده را از ایران کَند.